از استقبال خوب شما بسيار سپاسگزاريم

خیلی از افراد رویای داشتن کسب و کار شخصی را در ذهن خود دارند و به عبارتی می خواهند رئیس خود باشند. رئیس یک کسب و کار پرسود و با درآمد بالا، اما معمولا نمیدانند چگونه قدم اول را بردارند، اغلب مردم فکر میکنند آغاز کردن یک کسبوکار جدید، یک فرآیند رازآلود است. آن ها فکر می کنند که ایده کسب و کار باید یک ایده عجیب و غریب باشد اما فراموش کرده اند که خیلی از کسب و کارهای موفق امروزی ایده های ساده دیروز بوده اند که به آن ها فکر شده و توسعه پیدا کرده اند.
در وجود هرآدمی ایدههای فوقالعادهای قرار دارد. ایده هایی که شاید برای بار اول احمقانهترین یا نامتعارفترین ایدههایی باشد که به ذهنشان میرسد اما باید بدانند که این ایده ها نیز می توانند بررسی شده و به ایده های نابی تبدیل شوند. ایده پردازی ایدههای خوب و کارا یک مهارت است و درست مانند مهارتهای دیگر قابل یادگیری است. البته یادگیری همراه با تمرین.
هرچقدر بیشتر تمرین کنید، سریع تر می توانید ایده مناسب را تشخیص داده و کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید.
درصورتیکه دوست دارید کسب و کار خودتان را راهاندازی کنید اما هیچ ایدهای ندارید باید تمرین کنید. تمرین یافتن ایده کسب و کار. پیدا کردن ایده تجاری برای شروع کسب و کار چندان سخت نیست. اطرف ما پر است از ایدههای عالی. اما نکته مهم آن است که یک ایدهی تجاری قابلیت اجرایی شدن و در نهایت به پول رسیدن را داشته باشد. یادتان باشد با هر ایدهای نمیتوان به درامد رسید!
راه های یافتن ایده:
برای شروع، ایدهها و فکرهایتان را روی کاغذ بنویسید. یک کاغذ بردارید و نقاط قوتی که دارید، موضوعاتی که به آن ها علاقه مند می باشید و در نهایت مشکلات پیرامونتان را یادداشت کنید. برای هر موضوع چندین مورد بنویسید و به بیانی طوفان فکری راه بیندازید. قطعا موضوعاتی وجود دارند که مورد علاقه شما هستد و باعث می شوند که هر روز در مورد آن موضوعات، مطالعه داشته باشید، در تلویزیون و اینترنت هر برنامه و مطلبی که در مورد آن وجود داشته باشد ببینید و بخوانید، در موردش حرف بزنید و شاید حتی بیشتر از یک متخصص آن موضوع را بشناسید. وقتی که در موضوع مورد علاقه خود تبدیل به یک متخصص می شوید می توانید راجع به مشکلات آن حوزه بیشتر فکر کنید و برای آن راه حل هایی پیدا کنید که گاها همین راه حل ها تبدیل به ایده های ناب می شوند.
شنونده خوبی باشید:
یک مدت کاملا با هدف و با برنامه ریزی به صحبت های اطرافیان گوش دهید. خانواده، دوستان، همکلاسی ها، همکاران، مردم کوچه و بازار که فقط برای چند دقیقه ای با آن ها هم مسیر هستید، روی صحبت های مردم ریز شوید و نیاز پنهان شده در بطن جامعه را بیابید. گاهی در بین همین اظهار گله و شکایت از زندگی، خیلی از افراد ایده هایی را به زبان می آورند که به قول معروف با کمی چکش کاری می توانید آن ها را به یک ایده خوب تبدیل کنید.
جستجو کنید:
با یافتن هر ایده ای در مورد آن ایده جستجو کنید، در اینترنت با عبارات و واژه های مختلف در مورد ایدهتان جستجو کنید، از سایت های خارجی غافل نشوید، به شکلی عمیق، مطالب، کسب و کارها و اخباری که در آن زمینه وجود دارد را ببینید. محصولات و خدماتی که می توانند جایگزین ایده شما باشند را نیز به دقت مورد بررسی قرار دهید. خیلی از مواقع افراد با یافتن یک ایده و گمان بر اینکه این ایده بسیار عالی است و همانند آن وجود ندارد شروع به اجرایی کردن ایده خود می کنند، اما در حین کار یا بعد از آن می بینند که این ایده قبلا به ذهن افراد دیگری هم رسیده و حتی ممکن است آن را اجرا نیز کرده باشند. پس با دقت جستجو کنید و ناامید نشوید، ممکن است ایده شما قبلا اجرایی شده باشد اما نقص هایی داشته باشد شما می توانید با برطرف کردن آن نقص ها و طراحی جدید به موفقیت برسید. سایتهای اشتراکگذاری ویدئو، فروشگاههای اینترنتی بزرگ و یا سایر سایتهایی که احتمال میدهید اطلاعاتی وجود داشته باشد را جستجو کنید. سایتهای خبری، مجلهها و روزنامههای مرتبط میتوانند مرجع خوبی برای به دست آوردن اطلاعات باشند. از تجربه و نظرات افرادی که در کسب و کار موردنظرتان فعال هستند نیز استفاده کنید، آن ها به صورت عملی کار کرده اند و از عمق مشکلات این حوزه باخبر هستند.
ورزش کنید، حتی اگر وقت لازم برای ورزش تخصصی و باشگاه رفتن را نیز ندارید، حتما تحرک داشته باشید. بدوید، جستوخیز کنید، بپرید، از پلهها بالا بروید، یا به هر نحوی سرعت ضربانتان را بالا ببرید و خون را در بدنتان به تحرک درآورید. تحرک، هم جریان اندورفین را افزایش میدهد و هم خون بیشتری را به مغزتان میرساند.
از دنیای امن و معمولی خود خارج شوید:
از دنیای امنی که برای خود ساخته اید فاصله بگیرید. محیطهای جدید ببینید و تجارب جدید بیاموزید، حتی می توانید مدتی به صورت رایگان و با هدف آموختن برای دیگران کار کنید و تجربه کسب کنید. همین تجارب و ایجاد ارتباطات با افراد مختلف باعث می شوند مغز متفاوت فکر ک و این متفاوت فکر کردن می تواند راهی برای یافتن ایده های جدید باشد. حتی اگر نمی توانید مسیر زندگی تان را به طور کل تغییر دهید با تغییر در جزییات برای خود تغییر ایجاد کنید. مسیر جدیدی را تا محل کارتان طی کنید، برای نهار به یک رستوران جدید بروید و…
معکوس ببینید:
حتما اسم مهندسی معکوس را شنیده اید. شما می توانید از مهندسی معکوس برای یافتن ایده کسب و کار خود استفاده کنید، کسب و کارها را به صورت برعکس یعنی از زمانی که به دست مشتری می رسد بررسی کنید، همزمان با بررسی کسب و کارهای مختلف به این فکر کنید که چه طور می توانید یک محصول باکیفیت تر و یا یک خدمت بهتر نسبت به فعالین این حوزه ارائه دهید. خدمات پس از فروش، محصول، خدمت، زنجیره تأمین، مواد اولیه و … همگی مواردی هستند که می توانید در آن ها نوآوری ایجاد کرده و آن ها را به یک ایده جدید تبدیل کنید.