اشتباهات تدوین طرح کسب و کار
عموما طرح کسب و کار برای فروش یک ایده به سرمایه گذار و یا برای شروع یک کسب و کار و یا بهتر مدیریت کردن آن بکار میرود ، اما گاهی به دلیل برخی اشتباهات و نقاط ضعف جدی در برخی از موارد ، این طرح ها ، نه تنها حتی ارزش کاغذ های سیاه شده آن را هم ندارند ، بلکه میتوانند نقطه شروع یک اشتباه جبران نشدنی باشند، خواندن این اشتباهات رایج در طرح کسب و کار قبل از نوشتن ، کار را بسیار ساده تر می کند. از جمله این اشتباهات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- تله تعصب
احتمالاً همه ما بارها با ایده نوآورانه ای که بسیار جذاب به نظر رسیده، برخورد کردهایم. صاحب ایده با هیجان و انرژی خاصی به طرح دیدگاه خود میپردازد و در نگاه و کلام شما به دنبال اخذ تائید و تحسین است. اما شاید درک این مسائله برای بسیاری از کارآفرینان سخت باشد که بدانند، داشتن ایده (حتی ایده عالی) تنها بخشی محدود از موفقیت است چراکه سؤال اساسی که راز ساده موفقیت اجرای کسبوکار مبتنی بر این ایدههاست، آن است که:
آیا میتوان از این ایده سود (مناسبی) حاصل کرد؟ و درصورتیکه پاسخ مثبت باشد؛ چگونه؟
برخی از این ایدهها با محاسباتی ساده، ایدهای ضعیف ارزیابی میشوند اما اغلب افراد متعصبانه از طرح خود دفاع کرده و حاضر به پذیرش نظرات مخالف، انتقادی و حتی اصلاحی نیستند. این مسئله میتواند زمینهساز بروز مشکلات زیادی در بررسی بازار و یا در مرحله جمعآوری و تحلیل دادهها باشد. هرچند که ظهور این پدیده تا حدودی طبیعی است، چراکه اغلب افراد هزینه قابلملاحظه (روانی- مادی) برای ایده خود صرف کرده و پذیرش نظرات مخالف ممکن است نظم فکری وی را به هم زده و فرد را دچار تشویش می نماید. اندازه بروز این مخالفتها در افراد مختلف متفاوت است اما به نظر میرسد در بسیاری از موارد فرد بهنوعی از “مکانیسم انکار” برای دفاع از ایده و آرزوهای بنیان نهاده شده بر آن، بهره میبرد. در این حال هرگونه سیگنالی که برای خودآگاه فرد تحملناپذیر بوده و عامل اضطراب زا محسوب شود و بهنوعی جزئی از داده های تلخ باشد، پسزده میشود. در حالتی رویاها افراد را دچار پدیده “خودفریبی لذت جویانه” میکنند درحالیکه میدانند چیزی اشتباه است اما احساس میکنند که بایست صحیح باشد. در این حالت باورهای عقلایی معلق مانده و از قدرت کافی برای مانعشدن از لذت بردن احساسی برخوردار نیستند.
- طرح توجیهی کسبوکار باهدف دریافت وام
هرچند که یکی از اهداف تدوین طرح کسبوکار دریافت تسهیلات بانکی است، لکن بسیاری از سرمایه گذاران غیرحرفهای جدای از واقعیت های بازار و تحلیل دادههای واقعی، صرفاً به دنبال آن هستند تا به هر روشی طرح کسبوکار را تدوین و به بانک ها یا سرمایه گذاران ارائه دهند تا تسهیلاتی را دریافت کنند. در این حالت طرح به دنبال ارائه تصویری مناسب از آینده است که بر اساس آن از این سرمایهگذاری سود قابلملاحظهای حاصل میشود و بانک متقاعد میشود که تسهیلات و وام را به پیشنهاددهنده ارائه دهد. ازنظر فنی شاید این موضوع امکانپذیر باشد اما این نوع نگاه برای بانک، جامعه و حتی خود سرمایهگذار بسیار خطرناک بوده و میتواند چالش های جدید را ایجاد نماید.
- ایده به معنای خلق کالا یا خدمت برای اولین بار و بدون رقیب نیست
بسیاری از افراد مخصوصا جوانان به دنبال راه اندازی کسبوکاری هستند که کالا یا خدمتی جدید و خارق العاده را به بازار عرضه کند. ایده نابی که برای اولین بار مطرح شده و تاکنون هیچ کس آن را اجرا نکرده باشد. هرچند که داشتن یک ایده جدید که دارای تقاضای پاسخ داده نشده باشد، از اهمیت برخوردار است و میتواند ایجاد کننده مسیر میانبری برای پیشرفت باشد، لکن این موضوع میتواند چاله ای عظیم یا دیواری بزرگ برای راه اندازی کسبوکار ها باشد. چرا که شواهد متعددی وجود دارد که شرکت ها و افراد زیادی که پسرو بوده فرصت های بهتری را شناسایی کرده و بیش از پیشروان بازار منتفع شده اند. چرا که هزینه های تحقیق و توسعه و معرفی محصول را بر دوش دیگران (رهبران بازار) انداخته و کالاها یا خدماتی را تولید میکنند که در بازار جا افتاده و به اندازه کافی مورد استقبال قرار گرفته است. این موضوع در مورد شرکت های بزرگ نیز صادق است. به عنوان مثال آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید که کدام شرکت برای اولین بار گوشی هوشمند را به بازار عرضه کرد؟
از سوی دیگر به این نکته توجه کنیم که ضرورتا ایده یکتا و بی مانند نیست. ایده میتواند برگرفته از الگوی نقش، تجربه کودکی و یا تغییر در محصول قدیمی هم باشد که مشتری را ترغیب به صرف پول می کند، لذا همزمان ممکن است چندین نفر ایدهای مشابه ایده شما را داشته باشند و این به معنی یکتا نبودن ایده است. در این شرایط هر ایدهای که بستر مناسب تری برای عملی کردن داشته باشد به عنوان ایده موفق مطرح خواهد شد.
- از آخر به اول شروع کنیم
روال عمومی این است که کارآفرینان کالا یا خدمتی را تولید و آن را به بازار عرضه میکنند در این حالت ممکن است بازار از کالا استقبال کند یا استقبال محدود یا ضعیفی از آن صورت پذیرد. احتمال ایجاد چالش برای ایدهها و کالاهای جدید اغلب بیش از کالاهای موجود در بازار است. لکن در بررسی ایده می بایست به این نکته توجه کرد که ایده ما در نهایت باید توسط مشتریان خریداری شود. بنابراین ازنظر علم کسبوکار، اینکه ایده ما چقدر جدید، فنی و علمی است، مهم نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که آیا بازار از این کالا استقبال خواهد کرد یا خیر؟
بنابراین می بایست این روال را که بسیاری از مدیران و کارآفرینان با اندیشه های سنتی از آن استفاده میکنند در هم ریخت. یکی از تکنیک های خوبی که برای وورد به بازار میتوان از آن استفاده کرد، نگرش معکوس است. به جای آنکه کالایی را تولید کنیم و پس از آن به فکر یافتن بازار و فروش محصولات تولیدی باشیم می بایست از انتها و از بازار شروع کرده و پس از انجام مطالعات بازار، اقدام به تولید محصول کنیم. امروزه این مسئله با تغییرات ایجاد شده در ساختار بازارها از اهمیت بیشتری برخوردار شده است؛ چراکه با آغاز هزارة سوم و افزایش موج رقابتهای تجاری، دوران سلطه شرکتها بر بازارها به پایان رسیده و اندیشههای نوظهور کسبوکار بر فعالیت ها سایه افکنده است. این تغییرات کاربرد روشهای سنّتی را منسوخ و گرايش به شیوههای جدید را گریزناپذیر ساخته است. فعالیت در بازارهای پُررقابت امروزين، مستلزم برقراري ارتباط با خریدارانی است که دارای، نیازها، خواستهها، ویژگیهای روانی، عادات، زبان و پیشینة فرهنگی متفاوتی هستند. کسبوکارها نیازمند شناسایی دقیق ویژگیهای مخاطبان و ایجاد ارتباط مؤثر با آنانند. عرصه رقابت جولانگاه شركتهايي است كه به شيوهاي كارآمد، اطلاعات دقيقي را از بازار بهدست آورند و از اين اطلاعات به درستي در تصميمات خود بهره گيرند.
- بر جزئیات متمرکز باشیم
رقابت در هزاره سوم، همچون رکوردشکنیهای ورزشی که در مقياسهاي كوچك همانند: چندصدم ثانیه یا چند سانتیمتر خَلق میشود؛ بر انجام درست جزئیترین فعالیتها متمرکز شده است. پیشیگرفتن از رقبا، ایجاد تمایز بِرند، افزایش فروش و… معجزه یا اََعمالی خارقالعاده نیستند؛ بلکه پیامد انتخاب مسیر درست و توجه به جزئیات در پیمودن این مسیر است و این «راز شفاف موفقیت» است. بنابراین ضروری است به جزییات توجه شود.
- خوشبینی بیش از اندازه
درحوزه کارآفرینی، خوشبینی نه به عنوان یک خصیصه فردی بلکه به عنوان یک استراتژی یا رویکرد حرفهای تلقی میشود. کارآفرینی که در تمامی مراحل حرفهای خود بتواند مثبت اندیش عمل کند با موفقیت زیادی همراه خواهد شد. اما لازم است بدانیم که اگر خوش بینی بیش از اندازه و غیر واقع بینانه باشد آمادگی ما را برای رویارویی با مسائل و رویدادهای واقعی و ارزیابی درست موقعیت یا مسئله پیش آمده در کسبوکار کاهش میدهد و ممکن است شکست را در پی داشته باشد.
- بدبینی به آینده
بدبینی و منفینگری دو عامل بسیار بازدارنده هستند که تنبلی ذهنی و جسمی را به بار خواهند آورد. کارآفرینی که از ابتدای کار دید مثبتی به کسبوکار خود نداشته باشد به محض رویارویی با اولین مانع دست از کار خواهد کشید. به طور کلی بدبینی مانع از آن میشود که افراد به فعالیت های موفقیت آمیز مبادرت ورزیده و آرزوها و اهداف شغلی خود را محقق سازند.