ارکان طرح کسب و کار
تدوین طرح کسب و کار یعنی گردآوری مطالبی جامع و توصیفی راجع به کسب و کار، این طرح حاوی بررسی های دقیقی است که تمام جوانب و اهداف کسب و کار را بیان می کند.
در کنار تدوین طرح کسبوکار برای راهاندازی یک کسبوکار موفق ما به ایده خلاقانه، مدل مناسب اجرا، نیروی انسانی هوشمند و کارآمد و سرمایه نیاز داریم که در ذیل بهصورت خلاصه به بررسی آن میپردازیم.
داشتن ایده مناسب
هر کسبوکاری با ایده ای آغاز میشود.
این ایده ممکن است مشابه بیرونی داشته باشد یعنی از کالا یا خدمتی الگوبرداری شده باشد و یا ارتقاءیافته کالا یا خدمتی باشد که در بیرون وجود دارد و یا ایده کاملاً جدیدی باشد. ايده تجاري نقطه مركزي و شالوده يك برنامه کسبوکار است. بدون داشتن يك ايده تجاري مشخص، برنامه کسبوکار تبديل به صفحاتي از اعداد و ارقام فاقد جذابيت براي سرمایهگذاران میشود. لکن اولین مسئلهای که در هنگام غربال و ارزیابی ایده مدنظر قرار خواهد گرفت امکان اجرایی ساختن آن در زمان و مکان درست است. این ایده بایست بهصورت کاملاً شفاف مطرح و با نیازهای واقعی بازار هدف موردنظر سازگار باشد و رفع آن توسط بازار در اولویت قرارگرفته باشد به عبارتی برحسب نیاز مشتری پرورانده شود. هرچند که از ایده تا محصول فاصله زیادی وجود دارد، اما ایده مدنظر شما میبایست مسئلهای ملموس و مشهود را در دنیای واقعی (نه خیالی شما) حل نماید و پاسخی مناسب برای نیاز ملموس مشتری باشد. البته داشتن ایده فقط شرط لازم است. شرط کافی آن است که ایده مدنظر بایست دارای مشتریان به تعداد کافی (نه محدود) در بازار باشد؛ مشتریان در آن مقطع از نیاز خود آگاه و آن را در اولویت خرید قرار داده باشند و تقاضا مقطعی و موقتی نباشد. در این راستا توجه به نکات زیر در ارائه ایده از اهمیت زیادی برخوردار است:
- حاصل نیازهای ناشی از تغیر بازار
- پاسخ گویی به نیازی که قبلا پاسخ داده نشده است
- بهبود در سرعت، هزینه و کیفیت محصول
- انگیزه، علاقه و پشتکار
طراحی مدل مناسب
اگر ایده خوب و مناسبی داشته باشیم و انگیزه کافی را برای اجرا بایست به دنبال الگویی مناسب برای اجرا و پرورش ایده خود باشیم.
یکی از حساسترین مراحل در اجرای هر کسبوکاری، طراحی یک مدل خلاقانه برای اجرای ایده است. مدل کسبوکار بهگونهای محاسبه میگردد که با کمترین هزینه (زمان، انرژی و سرمایه) بیشترین منفعت ممکن را ایجاد نماید. مدل کسبوکار باید با استفاده از دیدگاه عقلگرایانه با ترسیم یک تئوری یکپارچه از کسبوکار در قالب الگوی مفهومی ارائه شود که در آن روابط بین آیتمهای مدل و نحوه سازگاری و تعامل بین آنها بهطور هوشمندانه در سطح پیچیدهای از فعالیتهای شرکت تجزیهوتحلیل گردد. در این مدل به ویژگیهای کسبوکار، مسائل فنی تولید کالا یا خدمات، چگونگی تأمین مواد اولیه، تأمین سرمایه انسانی، بازارهای فروش، استراتژیهای بازاریابی و مسائل مالی و ساختاری میپردازید. لازم به ذکر است که مدل کسبوکار به همراه طرح کسبوکار دنبالهرو فرآیندی غیرخطی و رفت و برگشتی در جهت ویرایش و اصلاح هست.
حال باید بدانیم مدل کسبوکار چگونه طراحی میشود و در هنگام طراحی مدل باید به چه نکاتی توجه کنیم. (این سؤال کلی دربرگیرنده یکرشته سؤال متفاوت است که تعدادی از مهمترین آنها در زیر عنوانشدهاند):
مخاطب هدف شما چه کسانی هستند؟
(گروههای مختلفي از افراد يا سازمانهايي را تعريف کنید که کسبوکار شما قصد خدمترسانی به آنها را دارد).
کالا یا خدمت شما چه نیازی از مشتری را رفع میکند و چه ارزشی برای مشتری ایجاد میکند؟
(دليل ترجيح شرکت شما نسبت به ساير شرکتها توسط مشتري چیست).
برنامه شما برای جذب و حفظ مشتریها در مقابل رقبا چیست؟
(مهمترين اقداماتي هستند که يک شرکت بايد انجام دهد تا عملکرد موفقي در راستای جذب و حفظ مشتری داشته باشد).
درآمد شما از چه راهی و چگونه به دست میآید؟
(مشتریان درازای دریافت براي چه چيزي پول پرداخت ميکنند؟ چگونه پول را به شما میپردازند).
چگونه محصولات و خدمات خود را به دست مشتریان میرسانید؟
(این بخش نقش مهمي در تجربه مشتري ايفا ميکنند باید مشخص شود که نحوه برقراری تماس ما با مشتري چگونه است که علاوه بر سهولت، رضایتمندی را نیز به دنبال داشته باشد).
تأمین منابع مالی (سرمایه)
اغلب افراد فکر میکنند که بدون سرمایه کافی شخصی نمیتوانند کسبوکاری راهاندازی کنند؛ اما قبل از هر چیز باید یک ایده خلاقانه که دارای ویژگیهای تجاری مناسب است را در اختیار داشته باشید و طرح کسبوکار خوبی برای آن تنظیم کنید و در مرحله بعد میبایست به دنبال رکن دیگر کسبوکار یعنی سرمایه باشید. چراکه این واقعیت انکارناپذیر است که تمام شرکتها از کوچکترین آنها تا بزرگترینشان نیازمند سرمایه هستند و دسترسی به سرمایه موجب استفاده از فرصتهای رشد در شرایط خوب اقتصادی میشود و در مواجهه با شرایط بد اقتصادی امکان بقا و ادامه حیات شرکت را فراهم میکند. زمانی که یک کسبوکار جدید راهاندازی میشود، در هر مرحله از رشد آن، بایستی کارآفرین بتواند منابع مالی موردنیاز را به طرق مناسب تأمین کند، مخصوصاً برای آن دسته از مبتدیانی که دانش نوآورانه و فنّاوری جدیدی را ارائه میکنند. این دسته از شرکتها نیازمند یکروند توسعهای طولانیمدت از ایده به کسبوکار سودآور هستند که تأمین مالی بهموقع و مناسب را میطلبد. تأمین مالی معمولاً دارای منابع مختلفی است که هر یک از این منابع تأثیر به سزایی بر سود و توسعه زودهنگام شرکت دارد؛ مانند آورده شخصی صاحبان سهام و سرمایهگذاران؛ اخذ تسهیلات بانکی؛ تأمین سرمایه از طریق ایجاد بدهی، تأمین سرمایه از طریق صندوقهای پژوهش و فناوری، سرمایهگذاران خطرپذیر، لیزینگ، جمع سپاری و …
اجرا در مکان مناسب
مطالعات مکانیابی یکی از اقدامهاي کلیدي در فرآیند راهاندازی کسبوکارها محسوب میشود که توجه به این مهم در موفقیت یک واحد صنعتی، نقش بسزایی دارد.
مکان یابی عبارت است از انتخاب محل مناسب برای ایجاد کسب و کار، با در نظر گرفتن شرایط بهینه.
اهمیت آن به این دلیل است که انتخاب اصولی یا غیراصولی و ناصحیح مکان ایجاد یک طرح، میتواند سایر جنبههای ذکرشده در بخشهای مختلف طرح کسبوکار را ازجمله بازار، فنی، مالی، کارکنان، محصول، تبلیغات، بازاریابی، انرژی، زیرساخت و غیره را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارتی میتوان گفت انتخاب محل مناسب برای کسبوکار میتواند نقش بسیار مهمی در موفقیت و یا شکست پروژه داشته باشد. بهطورکلی اشتباه در تعیین محل و مکان مناسب ضررهای جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت و گاهی منجر به تغییر کلی طرح با صرف هزینههای زیاد شده، یا به رکود و تعطیلی کامل کسبوکار میانجامد. عموماً اشتباه در تعیین محل، هنگامی پیش میآید که تعریف درستی ازآنچه در نظر است در دست نباشد.
انتخاب شریک
یکی از چالشهای مهم کسبوکارها که ادامه راه را با چالش مواجه میسازد شراکت است. انتخاب شریک و چگونگی همکاری میتواند چالشی جدی برای کسبوکارها باشد. در مورد شراکت در کسبوکار میبایست به چند نکته کلیدی توجه کنیم:
شاخصهای دقیقی را برای انتخاب شریک انتخاب کنیم. الزاماً رابطه خونی یا دوستی نمیتواند شاخص قطعی برای شریکی مناسب باشد. شریک شما در قدم اول میبایست بهاندازه کافی علاقه و باور به کار داشته باشد؛ بهاندازه کافی صبر و گذشت داشته باشد، ازنظر ذهنی آماده شراکت بوده و به بلوغ کافی رسیده باشد خودرأی نباشد و کار تیمی را بپذیرد.
در ابتدای کار تمامی موضوعات شراکت را با دقت بررسی و مکتوب کنیم. موضوعات حتی کوچکی که اگر قبل از شروع کار موردتوافق قرار نگیرند، بعدها به چالشهایی جدی تبدیل شوند. اهم این موضوعات شامل مواردی چون: سرمایه و چگونگی و زمان تأمین آن توسط شرکا؛ سهم از تصمیمگیری و مدیریت؛ سهم از سود و زیان احتمالی؛ چگونگی رفع تضادهای احتمالی و…
شریک یا کارمند؟ در برخی موارد نیازی به شراکت نداریم بایست از افرادی که دارای تخصص و مهارت موردنیاز ما هستند بهعنوان مشاور یا کارمند استفاده میکنیم. انتخاب فرد نامناسب برای شراکت باعث میشود که کسبوکار نتواند از تمام پتانسیل خود استفاده کند.