از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم

زمان مطالعه : 5 دقیقه
19 تیر 1400

رمز ماندن در دنیای پر از تغییر امروزی بقا، خلاقیت و نوآوری است که می‌تواند متضمن بقای سازمان یا شرکت باشد. رقابت و پیشرفت در فضای کسب‌وکار امروزی در گرو داشتن کارکنانی خلاق، توانمند و کارآفرین است. امروزه سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی کوچک و بزرگ در کشورهای صنعتی و پیشرفته بدون خلاقیت مستمر محکوم به فنا هستند.معمولا دو واژه ی خلاقیت و نوآوری با هم استفاده می شوند و گاها یک معنای ثابت را برای آن ها در نظر می گیرند، اما در دنیای گسترده ی علم، بین این دو واژه تمایز و تفاوت قائل می شوند. در این مقاله می خواهیم به تعاریف مختلف واژه های نوآوری و خلاقیت و همینور تفاوت بین آن ها بپردازیم.

خلاقیت موردعلاقه روانشناسان و نوآوری موردعلاقه جامعه شناسان است(فرودیان،۱۳۷۰، ص ۶). البته ظاهراً مفاهیم خلاقیت و نوآوری مشابه هم به نظر میرسند حقیقت نیز چنین است هر دو مفهوم ارتباط نزدیکی به هم دارند چراکه هردو به ایجاد ایده و پدیده جدید معطوف هستند با این تفاوت که خلاقیت به عنوان عامل فردی، ذهنی و درونی، ریشه نوآوری محسوب میشود. به عبارت دیگر نوآوری مرحله کاربردی و محصول نهایی خلاقیت است. چنانچه نتیجه خلاقیت به صورت یک محصول، خدمات و روش انجام کار جدید تجلی یابد نوآوری ظاهرشده است؛ بنابراین خلاقیت خمیرمایه و جوهره نوآوری محسوب میشود.
به عبارت دیگر، در خلاقیت اطلاعات جدید به دست می آید و در نوآوری آن اطلاعات به صورت های گوناگون در بازار عرضه میشود.بااین حال ممکن است خلاقیت افراد به مرحله ظهور نرسد اما درهرحال افراد نوآور خلاق محسوب میشوند؛ بنابراین نوآوری اعم ازخلاقیت است؛ یعنی در فرایند خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورت های گوناگون عرضه میشود.

تعریف نوآوری

اگر بخواهیم نوآوری را به زبان ساده بیان کنیم، میتوان گفت: ماهیت نوآوری، ایجاد تغییر در محصولات یا خدمات و یا روش خلق وعرضه آنها، باهدف پاسخگویی به بازارهای جدید و نیازهای متغیر مشتریان است. انجام صحیح این تغییرات و موفقیت در آن، منوط به مشاهده پیوندها، کشف فرصت ها و استفاده مناسب از آنها است.
نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته؛ نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است؛ نوآوری به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. نوآوری فرایند کسب اندیشه ای خلاق و تبدیل آن به محصول و خدمت و یا یک روش عملیاتی مفید است.
نوآوری فرآیندی است كه از طریق آن ایده ها، محصولات، رویه ها و فناوری های جدید، خلق شده و دوباره اختراع
ميشود، توسعه ميیابد، نشر داده ميشود و اقتباس شده و مورداستفاده قرار ميگیرد. ممكن است در داخل سازمان و
یا خارج از آن خلق شده باشد اما برای اقتباس شده آن جدید است و دارای ظرفیت ایجاد و یا افزایش ارزش جدید برای
اقتباس شده است. بنابراین نو بودن برای نوآوری شرط لازم است ولي شرط كافي این است كه باارزش افزوده و یا
بهبود برای سازمان و مشتری توأم شود.
نوآوری دارای چهار بعد میباشد:
نوآوری در محصول: تغییر کالا یا خدماتی که یک سازمان عرضه میکند.
نوآوری در فرایند: تغییر روش های خلق و عرضه محصولات و خدمات.
نوآوری در موقعیت: تغییر زمینه ای که کالا یا خدمت در آن عرضه میشود.
نوآوری در پارادایم: تغییر مدل ذهنی که منطق رفتارهای سازمان را تشکیل میدهد.
البته همیشه نمیتوان بین انواع نوآوری مرزی کشید. گاهی این مرزها کمرنگ میشوند؛ به طور مثال از وقتی قایق هایی با موتورجت ساخته شدند هم مصداق نوآوری در محصول بودند و هم نوآوری در فرایند.
فرایند نوآوری مانند یک قیف است به طوریکه در ابتدا فرصت های مختلف برای نوآوری جستجو و پالایش میشود و سپس فرصت های مناسب انتخاب و در مرحله بعدی به اجرا گذاشته شده و درنهایت به تصمیم گیری در خصوص نحوه بهره مند شدن ازارزش های آن تصمیم گیری میشود.

نوآوری امری ضروری برای بقا و ادامه حیات سازمان‌های امروزی است که معمولا با سه هدف انجام می‌شود؛ این اهداف عبارتند از:

  • افزایش کارآیی کسب‌وکار
  • تقویت پایداری کسب‌وکار
  • ایجاد موتورهای رشد جدید در کسب و کار.

تعریف خلاقیت:

اگر بخواهیم در مورد معنی لغوی خلاقیت صحبت کنیم، واژه خلاقیت از خلق کردن و آفریدن می آید. پس خلاقیت یعنی آفرینندگی؛ یعنی توانایی ساختن یا خلق کردن چیزی جدید. این چیز جدید میتواند راهکاری جدید برای حل یک مشکل، یک روش جدید برای انجام فرایندی خاص یا تولید یک دستگاه جدید باشد.
خلاقیت مفهومی است که تعریف آن در طول زمان تغییر کرده است و پژوهشگران مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه نموده اند که البته اشتراک معنایی زیادی دارند. خلاقیت به عنوان یک فرآیند ذهنی، تعریف شده است که افراد را قادر میسازد تا درباره ایده های مختلف فکر کنند. خلاقیت معمولاً به عنوان کلید اثربخشی سازمان و یک الزام برای موفقیت طولانی مدت تعریف شده است.
خلاقیت یک مهارت ذهنی یا یک فرایند پویا است که ما را برای ایجاد هرگونه ایده جدید در هر زمینه تجهیز میکند. پس خلاقیت اساساً شاخه دانش یا علم نیست. در عوض، این مهارتی است که ممکن است از طریق روش های مختلف بهبود یابد.
تورنس، خلاقیت را به عنوان نوعی مسئله گشایی مدنظر قرارداده است. به نظر وی تفکرِ خلاقِ مختصرعبارت است از؛ فرایند حس بازنگری کردن مسائل یا کاستی های موجود در اطلاعات، فرضیه سازی درباره حل مسائل و رفع کاستی ها، ارزیابی و آزمودن فرضیه و باز آزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.
تعریف مناسب دیگر، فرایند فرضیات شکسته است. تفکرات خلاق زمانی تولید میشود که شخص پیش فرض ها را کنار گذاشته و یک دیدگاه جدیدی را جستجو کند که دیگران به آن نپرداخته اند. خلاقیت نیاز به حضور همزمان تعدادی از ویژگیها از قبیل هوش، پشتکار، غیرمتعارف بودن و توانایی تفکر به سبکی خاص دارد.
گفته میشود وقتی ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز کرد، با مشکل کوچکی روبرو شد. صرف نظر از اینکه این داستان چقدر واقعیت دارد و یا ندارد، مثال خوبی برای درک بهتر مفهوم خلاقیت است؛ بنابراین به ادامه داستان توجه نمایید:
آنها دریافتند که خودکارهای موجود، در فضا کار نمیکنند. به دلیل عدم وجود جاذبه در فضا جوهر خودکار به سمت پایین جریان نمی یابد و روی سطح کاغذ نمیریزد. ناسا برای حل این مشکل با شرکت مشاورین اندرسون قرارداد بست. تحقیقات بیش از یک دهه طول کشید، 12 میلیون دلار صرف شد و درنهایت آنها خودکاری طراحی کردند که در محیط بدون جاذبه مینوشت، زیرآب کار میکرد، روی هر سطحی حتی کریستال نیز مینوشت و از دمای زیر صفر تا 300 درجه سانتیگراد بالای صفر کار میکرد. روس ها نیز در هنگان اعزام فضانوردان به فضا با چنین مشکلی روبرو شدند ولی آنها راه حل ساده تری داشتند:
آنها از مداد استفاده کردند! (به همین سادگی)
درواقع در دو کشور آمریکا و شوروی سابق از دو دیدگاه و روش مختلف برای حل این مسئله استفاده کردند:
در آمریکا تمرکز روی راه حل (نوشتن در فضا با خودکار) بود. میخواستند خودکاری اختراع کنند که در شرایط بدون جاذبه بنویسد. ولی در شوروی تمرکز اصلی روی مشکل (نوشتن در فضا) بود و مهم نبود که این وسیله از جنس خودکار باشد، مداد باشد و یا حتی زغال باشد. مهم رفع مشکل و رسیدن به هدف، یعنی نوشتن در فضا بود.
در دو مثال فوق دیدیم که خلاقیت ساده تر از آن است که فکر میکنیم. فقط باید باور داشته باشیم که همه ما این توانایی
خدادادی راداریم و باکمی تفکر و تغییر نگرش در برخورد با مسائل میتوانیم به راحتی ایده های بکر و راه حل های منحصربه فردی برای مسائل و مشکلات پیدا کنیم.

بعد از آشنایی با مفاهیم نوآوری و خلاقیت بهتر است بدانید؛ ممکن است خلاقیت افراد به مرحله ظهور نرسد اما درهرحال افراد نوآور خلاق محسوب میشوند؛ بنابراین نوآوری اعم ازخلاقیت است؛ یعنی در فرایند خلاقیت اطلاعات به دست می آید و در نوآوری، آن اطلاعات به صورت های گوناگون عرضه میشود.
از این منظر است که اهمیت ایجاد بستر و شرایط بروز خلاقیت بسیار مهم و حیاتی به نظر میآید. تئودور لویت استاد دانشگاه هاروارد در خصوص تفاوت خلاقیت و نوآوری میگوید: خلاقیت اندیشیدن به چیزهای جدید و نوآوری انجام دادن کارهای جدید است درحالیکه افراد خلاق اغلب به تعداد زیاد وجود دارند، تعداد افراد نوآور کم است و درنتیجه نظریه های افراد خلاق ازآنجائی که مورداستفاده قرار نمیگیرند، بی فایده میماند. پیترز و واترمن در کتاب به سوی بهترین ها اذعان میکنند: قهرمان نوآور، یک فرد رویایی و یا یک غول روشنفکر نیست، او میتواند دزد نظریه ها باشد بدین معنی که نظریه دیگران را بگیرد و آن را به مرحله عمل درآورد. روزنفلد معتقد است خلاقیت نقطه شروع هر نوآوری است وی معادله زیر را برای توجیه رابطه خلاقیت و نوآوری پیشنهاد نمود.

(انتفاع + اختراع + مفهوم =نوآوری)