از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم

رقابت در کسب و کار به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم وجود دارد؛

رقابت مستقیم از طرف کسب و کارهایی است که عیناً کار ما را انجام می­ دهند و جریان پول را از مشتریان ما به سمت خودشان هدایت می­ کنند. به عنوان مثال اگر ما یک کارخانه تولید آب معدنی داشته باشیم، طبیعتاً یک کارخانه تولید آب معدنی دیگر می­ تواند رقیب ما باشد 

رقابت غیر مستقیم مربوط به کسب و کارهایی است که فعالیت­ شان همانند کسب و کار ما نیست، اما هم چنان می­ توانند جریان پول را از مشتریان ما به سمت خودشان هدایت کنند. در واقع به نوعی کالای جایگزین ما را تولید می کنند. در مثال بالا نوشابه، آب میوه و یا هر نوشیدنی دیگری می تواند به عنوان رقیب غیرمستقیم ما عمل کند. این کارخانه ها محصولات متفاوتی تولید می کنند، اما همه می­ توانند در جذب افرادی که هدفشان رفع تشنگی است، رقیب یکدیگر باشند.

دلایل شناخت رقیب:

الف)کوتاه شدن مسیر موفقیت

وقتی که برای شناخت رقیب خود زمان می گذارید و به درستی رقیب خود را می شناسید با بررسی دقیق او متوجه می شوید که چه راه هایی برای رسیدن به بازار هدفتان وجود دارد. البته این بدین معنی نیست که هر چه رقیبتان انجام داده و موفق شده (یا نشده ) اگر شما هم همان راه را بروید موفق می شوید. منظور در اینجا این است که راه های رفته و نرفته رقیب را بررسی می کنید که در این حالت بسیاری از آزمون و خطاها به کنار می روند و به میزان زیادی در وقت و هزینه صرفه جویی خواهید کرد.

ب)ایجاد ارزش پیشنهادی مناسب

ارزش پیشنهادی رقبایتان را بشناسید و ارزشی بیشتر از آن ها ارائه دهید. شما باید هر طور که شده برای جذب مشتری مزیت هایی نسبت به رقیب خود داشته باشید. اگر رقیب را نشناخته باشید هر طور که خودتان فکر می کنید درست است عمل می کنید. در واقع بنا به سلیقه خود محصول و کسب و کارتان را مدیریت می کنید که باعث حذف خود به خودی  شما از بازار می شود. وقتی بتوانید ارزش پیشنهادی درست و جذابی نسبت به رقیب واقعی خود ایجاد کنید کارتان بسیار آسان می شود، برای شروع کافی است مزیت ها را تقویت کنید. مزیت های رقابتی حتما نباید شامل کیفیت و یا قیمت باشد، هر ۴ پایه بازاریابی که خود بخش های مختلفی دارند می توانند جز مزیت های شما باشند. شبکه توزیع منظم، مکان ارائه محصول، بسته بندی، خدمات حمایتی (پس از فروش)، ارتباط با مشریان و بسیاری موارد دیگر می توانند به عنوان مزیت های شما و کمکی برای رقابت در بازار باشند.

ج)اطلاع از روند بازار برای کمک به تصمیم گیری

تغییرات در بازار ناگهانی رخ نمی دهد این تغییرات آرام آرام ایجاد شده و تا زمانی که شما متوجه حرکت آن شوید می توانید بسیار راحت مقابلش چاره بیاندیشید. یکی از راه هایی که می توان با توجه به آن روند کلی بازار را حدس زد نگاه کردن و بررسی رقبا است. کاهش سهم یا افزایش سهم بازار وقتی میان شما و رقبایتان به نحوی مشابه باشد نشان از تغییرات کلی در روند بازار دارد. رقبای شما در هر حال به دسته ی بزرگی از مخاطبان هدف شما دسترسی دارند، هر یک از رقبا بر اساس عملکرد خود در بازاری سهم دارند که شما قصد رقابت در آن را دارید. گاهی اتفاقاتی در بازار می افتد که هیچ دانشگاهی جز کف بازار نمی تواند آن را به شما بیاموزد. به طور مثال فرض کنید سهم بازار شما در فلان دسته از محصولات، نسبت به ۶ ماه گذشته ۳۰ درصد کاهش داشته است. این کاهش در نگاه اول به شما می گوید که عملکردتان ایراد دارد؛ اما ممکن است دلیل دیگری نیز در میان باشد و آن هم شرایط کلی بازار است که در آن ۳۰ % مشتریان ریزش کرده این بار به سراغ رقیبتان نرفته اند بلکه اولیت مصرف خود را تغییر داده و سراغ محصولات مهم تری رفته اند. پس یکی از مهم ترین دلایل شناخت رقبا را می توان آگاه شدن از وضعیت بازار دانست که می تواند بر تصمیم گیری های ما تأثیر داشته باشد.