از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم

زمان مطالعه: 5 دقیقه
7 شهریور 1400

معمولا تصمیم گیری رو یکی از مهم ترین راه هایی میدونن که باعث میشه یک کسب و کار با موفقیت یا شکست رو به رو شه. اینکه در شرایط عادی، حساس و یا مبهم چه تصمیماتی گرفته شه و اینکه آیا اون تصمیم گروهی باشه یا فردی؟ یا اینکه برای هرموقعیتی از چه مدلی استفاده کنیم و تعدادی سوال دیگه رو، در مقاله تصمیم گیری درموردش توضیح دادیم، درصورتیکه به بحث تصمیم گیری علاقه دارین حتما مقاله امروز رو بخونین و نظرتون رو به ما بگین.

هر فردی برای انجام هر کدوم از وظايف خود با مواردی رو به رو می شود که نیاز به اخذ تصمیم داره، بین افراد شرکت و کسب و کارهای مختلف، معمولا تصمیم مدیر از اهمیت بیشتری برخوردارِ، از طرفی باید بدونیم که همۀ تصمیم های مديران هم برای سازمان دارای اهمیت يكسانی نیستن.
بعضی تصمیم ها بر عدۀ زيادی از اعضای سازمان اثر گذارِ و برای اجرا هم به مبلغ زيادی پول نیاز داره و يا تأثیری بلندمدت بر سازمان داره اما سایر تصمیم ها ممكنِ از اهمیت زيادی برخوردار نباشن.
در هر صورت، کیفیت و چگونگی تصمیمات مديران میزان توفیق اون ها رو در ادارۀ سازمان تعیین میکنه.

فرایند تصمیم گیری شامل مراحل مختلف است:

  • تعريف مسئله
  • ارزيابی راه حل ها
  • اتخاذ تصمیم (انتخاب راه حل ها)
  • اجرای تصمیم
  • ارزيابی نتیجه

انواع مسئله و انواع تصمیم گیری

وقتی یه موقعیتی وجود داره یا به صورت ناگهانی پیش میاد که با موقعیت مورد انتظار مدير تفاوت داشته باشه، یعنی مسئله ای وجود داره که مدير بايد برای رفع اون تصمیم بگیره.
نوع مسئله ای که مدير با اون مواجه میشه و چگونگی مقابله با اون رو در وضعیت، تصمیم گیری تعیین میکنه.

تصمیم های برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده:

تصمیم های برنامه ريزی شده: وقتی موقعیتی غالباً اتفاق میفته و يا اينکه این موقعیت خوش ساختار و منظم شده است، مدير تصمیمی برنامه ريزی شده اتخاذ میکنه.
تصمیم های برنامه ريزی نشده: اين تصمیم ها با مسائل غیرمعمول و استثنايی و بدساختار سر و کار دارند. اگر مسئله ای به اندازۀ کافی تكرار نشه که بتونیم برای اون خط مشی تعیین کنیم يا اونقدر مهم باشد که به برخورد خاصی نیاز داشته باشه، بايد با تصمیم گیری برنامه ريزی نشده حل شه.

شرایط تصمیم گیری:

شرایط محیطی: مديران برای تصمیم گیری به اطلاعات نیاز دارن و به نسبت میزان و دقت اطلاعاتی که در دسترس دارن، درجۀ اطمینان اون ها به نتیجۀ تصمیم هاشون نوسان پیدا میکنه.
چون تصمیم های مديران معمولا  در آينده اجرا می شه نمی تونیم نتايج اون ها رو به طور دقیق پیش بینی کنیم. چراکه شرايط، موقعیت ها و حوادثی بر تصمیم ها اثر گذار هستن که مديران نمی تونند اون ها رو کنترل کنند.

عوامل غیرقابل کنترل برای مديران و مؤثر در تصمیم گیری آنان:
• فناوريهای جديد،
• ورود رقیبان تازه به بازار،
• ازدياد جمعیت،
• قوانین جديد،
• تغییر سلیقۀ مشتريان،
• آشوب های سیاسی،
• نوسانات اقتصادی،
• تغییرات جوی

شرایط اطمینان: در شرايط اطمینان مديران دربارۀ يك مسئله، راه حل های جايگزين و نتايج احتمالی اون راه حل ها کاملاً آگاهی دارند. بنابراين می تونند وقايع مؤثر بر اون ها يا نتايجشون  رو نظارت يا حداقل پیش بینی کنند.

شرایط مخاطره: اين شرايط زمانی وجود دارد که مدير مسئله ای را می شناسه؛ اطلاعات کافی برای شناخت راه حل های ممكن در اختیار داره و بر اساس اين اطلاعات احتمال کسب نتیجۀ مطلوب از هر راه حل رو تخمین میزنه.
برخلاف شرايط اطمینان، در شرايط مخاطره، احتمال داره، راه حل انتخاب شده نتیجۀ مورد انتظار مدير رو پاسخگو نباشه.

شرایط عدم اطمینان: مسائل و انواع راه حل های جايگزين معمولاً مبهم اند و به خوبی شناخته نشده اند.
عدم اطمینان ناشی از دو علت است:
اول؛ مديران ممكنه با شرايط خارجی که خارج از کنترل اون هاست مواجه باشند، مثل شرايط هوا
دوم، مديران ممكنه دسترسی به یک سری اطلاعات کلیدی دربارۀ مسئلۀ مورد نظر رو نداشته باشن، به همین دلیل  نمیتونن احتمال پیامدهای هر راه حل رو محاسبه کنن. شرايط عدم اطمینان وضعیت آينده را غیرقابل پیش بینی میکنه.

یک راه حل مسائل در شرایط عدم اطمینان:

حداکثر حداکثرها: بهترين نتیجه از بین بهترين نتايج راه های ممكن در شرايط محیطی مورد نظر انتخاب می شه. از میان اين بهترين ها تصمیم گیرنده راه حل دوم رو که بالاترين سود و بهترين از میان بهترين ها يا حداکثر حداکثرهاست انتخاب می کنه.

مدل های تصمیم گیری:

مدل كلاسیك: مدل کلاسیك بر اين فرض استوارِ که نگرش مديران در تصمیم گیری، عقلايی و عینی است و در نتیجه اون ها همیشه تصمیم هايی را اتخاذ میکنن که به نفع سازمانِ. در اين مدل، مديران تمام راه حل های عملی ممكن برای اون مسائل را می شناسن و از نتايج اون ها هم آگاهی دارن. در نتیجه، مديران کلیۀ راه حل های ممكن را با دقت آزمايش میکنن و در سطح وسیعی احتمال نتايج هر يك از راه حل های انتخاب شده را می سنجن تا مطابق با نیازهای سازمانی، مناسب ترين اون ها رو انتخاب کنند.

مدل اداری: يكی از دانشمندان رفتاری، فرآيند تصمیم گیری عقلايی را که در مدل کلاسیك مطرح شده است مورد ترديد قرار داد، زيرا معتقد بود که مديران واقعاً نمی تونن به چنین موقعیتی برسند. او به جای اين مدل، مدلی رو ارائه کرد که چگونگی نگرش واقعی مديران به تصمیم گیری را بررسی میکنه. مدل اداری که ارائه داد، نشون می ده که چه طوری مديران به طور واقعی تصمیم گیری کنند نه اينكه اونا چه طوری  بايد تصمیم بگیرن.

دو عامل كلیدی برای تصمیم گیری واقعی

عقلانیت محدود
عقلانیت محدود يعنی مدير به سبب محدوديت های زمانی، محدوديت ظرفیت فراگیری و حفظ و تحلیل حجم زيادی از اطلاعات، توانايی کافی برای اتخاذ تصمیم های کاملاً عقلايی رو نداره.
رضايت مندی
به علت محدوديت ها، مديران همیشه نمی تونن تصمیم های بهینه برای سازمان اتخاذ کنن، در نتیجه، اون ها معمولا تصمیم های رضايتمندانه اتخاذ می کنن.

ابزارهای تصمیم گیری:

اگرچه داشتن بینش و بصیرت برای تصمیم گیری مديران واجد اهمیت است، ولی اونا برای بهر ه گیری صحیح از فرآيند تصمیم گیری و اتخاذ تصمیم های بهینه به ابزارهای عینی نیاز دارند. ابزارهای کمی به مديران کمك میکنه تا به طور جامع تر،  راه حل ها رو آزمايش، مخاطرات رو تخمین  و عدم اطمینان موجود در موقعیت تصمیم رو کاهش بدن.

ماتریس سود: ابزار کمی که به مديران کمك میکنه تا نتايج احتمالی دو يا چند راه حل رو که با توجه به شرايط متفاوت آينده می تونند اختلاف داشته باشند با هم مقايسه کنند.

تحلیل نقطۀ سربه سر: اين روش، رابطۀ بین میزان تولید، و هزينۀ درآمد ناشی از اون رو در سازمان نشون میده و به مدير امكان میده تا بدونه که  در چه سطحی از تولید، درآمد و هزينه ها برابرند و در نتیجه چه میزانی از تولید برای مؤسسه سودآور و چه میزانی زيان آورِ.

درخت تصمیم: ابزاری تحلیلی که نتايج منطقی هزينه ها و راه حل های مربوط به راه حل رو از راه ترسیم، نشون میده. اين ابزار، خصوصاً وقتی کارآمدِ که مديران با مسائلی مواجهند که مستلزم اتخاذ تصمیماتی برای آينده است.

تصمیم گیری گروهی:

بسیاری از تصمیم های سازمانی به خصوص تصمیم های مهمی که تأثیری عمیق بر فعالیت ها و کارکنان سازمان داره، در گروه ها اتخاذ میشه. کمیته ها، شوراها، هیئت های تجديدنظر، تیم های مطالعاتی يا گروه های مشابه به عنوان ابزارهايی برای تصمیم گیری عمل می کنند.

مزایای تصمیم گیری گروهی:

  • فراهم کردن اطلاعات بیشتر و کامل تر
  • ايجاد راه حل های بیشتر
  • پذيرش بهتر يك راه حل
  • افزايش مشروعیت

معایب تصمیم گیری گروهی:

  • صرف وقت
  • فشار برای هماهنگی
  • مسئولیت مبهم

تفكر گروهی: وقتی اعضای يك گروه يكديگر رو، رو در رو ملاقات می کنن و در مقابل يكديگر واکنش نشون میدن، زمینه ای رو برای تفكر گروهی ايجاد میکنند.

طوفان مغزی: از مشهورترين فنون برای ايجاد خلاقیت و تصمیم گیری گروهی است. افراد دور يك میز قرار میگیرن، رهبر گروه به طور روشن و واضح مسئله رو بیان می کنه، به گونه ای که کلیۀ حاضران در جلسه اون رو درك کنند، سپس افراد آزادند در زمان تعیین شده هر اندازه که می توانند راه حل ارائه بدهند.

روش گروه اسمی: اعضای گروهی که در موضوع مورد نظر برای تصمیم گیری صاحب نظر و مجرب هستند در جلسه گرد هم می آيند، و ابتدا مسئله ای رو که بايد دربارۀ اون تصمیم
بگیرند مطرح میکنند. در اين روش اعضای جلسه در آغاز حق سخن گفتن با يكديگر رو ندارند و بايد به طور مستقل نظرات خودشون  رو به صورت کتبی اعلام کنند. پس از اون، نظرات جمع آوری شده طبقه بندی میشن و در تابلويی در معرض ديد
همگان قرار می گیرند، بدون آنكه مشخص باشد نظرات مذکور متعلق به چه کسانی و از سوی چه اعضايی عنوان شده است. در اين مرحله اعضا به بحث و گفتگو و نقد و بررسی نظرات اعلام شده می پردازند و نقاط قوت و ضعف اون ها رو مورد توجه قرار میدهند. پس از آنكه دربارۀ موضوع مورد نظر برای تصمیم گیری و راه حل های ارائه شده به اندازۀ کافی بحث شد اعضای جلسه با رأی کتبی تصمیم گیری و راه حلی را که مصلحت می بینند انتخاب میکنند.

فن دلفی: در اين روش برای تصمیم گیری در يك مورد خاص گروهی از افراد صاحب نظر رو انتخاب میکنند و نظرات اون ها رو با پرسشنامه ای جويا میشن؛ سپس اون نظرات رو طبقه بندی میکنند، برای کلیۀ اعضای گروه می فرستند و در صورت لزوم سؤال های توضیحی نیز دربارۀ نظرات طرح میشه. اعضای گروه نظرات ابراز شده را بررسی و ارزيابی میکنند و به اون ها امتیاز می دهند. بدين ترتیب راه حلی که امتیاز بیشتری رو به دست آورده ، به عنوان بهترين تصمیم انتخاب می کنند.