از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم

زمان مطالعه: 5 دقیقه
9 تیر 1400

معمولا باور عموم بر این اصل استواراست که کارافرین را فردی می دانند که با سرمایه خود یک کسب و کار آغاز کرده است. اما باید بدانیم که کارآفرینی تعاریف مختلفی دارد. یکی از اصلی ترین آنها کارآفرینی را فرایندی می‌داند که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت، با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر دارایی ها عضو جدیدی را همراه با ارزش جدید، به وجود آورد. در واقع کارآفرین، ارزش افزوده ایجاد می‌کند.

 کارآفرینی انواع متفاوتی دارد و بسته به نیاز و نگرش ما، می‌توانند بیشتر یا کمتر مفید باشند. افراد کارآفرین همواره به دنبال عمل نمودن بوده و سعی می‌کنند در برابر چالش‌های محیطی، شرایط اقتصادی و نبود امکانات تسلیم نشوند و فراتر از توان خود عمل می کنند و به دنبال فرصت‌های جدیدی هستند تا بتوانند به هدف نهایی خود برسند. یکی از خصوصیات اصلی  کارآفرینان آینده نگری است بدین صورت که این افراد همواره درجستجوی پیش بینی‌ بینی در مورد ساخت شرایط ایده آل  برای کسب‌وکار خود هستند و برای ابداع و نوآوری سختی‌های محیط را نادیده می‌گیرند و برای ثبت محصولات نوآور خود از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند.

کارآفرینی فردی:

یک تعریف ساده از کارافرینی می گوید که کارآفرینی همان کاری است که افراد انجام می دهند تا شغل و آرزوهای شغلی خود را به دست خود بگیرند و همان طور که می خواهند هدایت کنند. یعنی ساختن یک زندگی با شرایط مورد نظر خودمان بدون وجود هیچ رئیسی. طبق تعریفی دیگر کارافرینی را میتوان همان اجرای ایده ها دانست.

چند ویژگی کارافرین فردی:

۱. کارآفرین به شخصی گفته می‌شود که با در ذهن داشتن یک مفهوم یا ایده‌ی نوآورانه، یک کسب‌و‌کار جدید راه‌اندازی می‌کند.

۲. کارآفرین از منابع شخصی مثل نیروی انسانی، ماشین‌آلات، پول و غیره استفاده می‌کند.

۳. کارآفرین رئیس خودش است؛ بنابراین در اتخاذ تصمیم مستقل عمل می‌کند.

کارآفرینی اجتماعی:

کارآفرینی اجتماعی یعنی راه اندازی یک کسب و کار سودآور که قصد دارد راه حلی کاربردی برای حل مشکلات اجتماعی ارائه دهد. خلق روش‌های جدید یادگیری و آموزش، میسر کردن دسترسی انسان‌ها به غذای سالم، توجه به تغییرات جوی، یافتن درمان‌های جدید برای بیماری ها و … همگی چالش‌های اجتماعی هستند که امروزه کسب و کارها به‌دنبال یافتن بهترین راه‌حل برای مواجهه با آن‌ها هستند.

کارآفرینی اجتماعی از نظر گریگوری دییس یعنی ترکیبی از اشتیاق به انجام رساندن رسالت‌های اجتماعی در قالب اصول کسب و کار، نوآوری و عزم و اراده.

در تعریفی دیگر کارآفرینی اجتماعی را شناخت مشکلات اجتماعی و دستیابی به یک تغییر اجتماعی با بکارگیری اصول ، فرآیندها و عملیات کارآفرینی می دانند.

شاید بتوان گفت؛ مهم ترین هدف کارافرینی اجتماعی توجه به یک انگیزه ی اجتماعی ، بهبود انسجام اجتماعی ، کمک به واحد های خیریه ، سازماندهی کمک های داوطلبانه و یاری رسانی به افراد نیازمند می باشد.

یک کارآفرین اجتماعی مایل است با ابتکارات خود ریسک و تلاش کند تا تغییرات مثبتی را در جامعه ایجاد کنند.

کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی درون سازمانی درون یک سازمان شکل می گیرد و الزاما به معنای خلق یک محصول جدید نیست.

کارآفرینی سازمانی زمانی اتفاق می افتد که علاوه بر ویژگی های فرد کارآفرین، محیط نیز مناسب باشد یعنی فضا به گونه ای باشد که از افراد پیشنهاد دهنده حمایت کند و تمام پیشنهادات آن ها را بشنود و یا حداقل آن ها را محدود نکند. به زبانی ساده به کارآفرینی که توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند. بعضی معتقدند که شرکت‌هایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت می‌کنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکم‌تر و غنی‌تری هستند و بهتر می‌توانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آن‌ها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیم‌ها ترجیح می‌دهند فرصت‌ رشد و توسعه‌ی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصت‌های بهتر به جای دیگری بروند.

البته نمی توان گفت این نظریه برای همه ی افراد صدق می کند، بلکه فقط برای افرادی مناسب است که روحیه و ویژگی های کارآفرینانه دارند. افراد کارآفرین وقتی می‌بینند که می‌توانند مشارکتی مهم در سازمان یا تیم‌ داشته باشند و به اهداف و چشم‌اندازهای بزرگ خود دست پیدا کنند، رضایت شغلی شان نیز افزایش پیدا می‌کند. کارآفرینان سازمانی در مقایسه با کارآفرینان مـستقل بـا مـشکلات بیـشتري مواجـه هـستند.

بدون شک جهان امروز از ویژگی­های خاصی برخوردار است؛ که عمده ­ترین آن­ها عبارتند از: تغییرات و تحولات سریع، پیچیدگی فزاینده و رقابت روز افزون.
سازمان­ های امروز در محیطی پویا و پر از ابهام و تحول زندگی می­کنند، سرعت این تغییرات به ­گونه ­ای است که شاید نتوان منحنی تغییر را در بعد زمان ترسیم کرد. این موارد باعث شده تا حیات شرکت­ ها هر چه بیش­تر در معرض خطر قرار گیرد و یافتن راه چاره به عنوان دغدغه­ فکری همیشگی برای مدیران هوشیار شرکت­ ها مطرح است. آن ­ها باید تلاش کنند تا بیش از دیگران، محصول یا خدمات مورد نظر مشتری خود را با تمام ویژگی­ های درخواست او تولید و عرضه کنند. از این­رو است که اهمیت نیروی انسانی خلاق و نوآور و به عبارتی دیگر کارآفرینان سازمانی در شرکت­ ها برجسته می­شود و تنها با وجود چنین افرادی یک شرکت قادر است به نوآوری­ ها دست یابد و در عرصه‌ رقابت دوام آورده و در نهایت به عنوان یک سازمان یا شرکت پیشرو و کارآفرین مطرح گردد.

کارآفرینی بین الملل

کارآفرینی بین ­المللی را فرآیندی می دانند که در آن کارآفرین فراتر از مرزهای ملی فعالیت تجاری انجام می دهد. این فعالیت ها می­تواند صادرات، تولید تحت لیسانس، فرانشیز، ایجاد دفاتر فروش در کشور دیگر و حتی به‌سادگی یک تبلیغات در یک مجله بین­ المللی که در بازارهای خارجی چاپ و توزیع می­شود، باشد. به زبان ساده می توانیم بگئوییم وقتی کارآفرین در بیش از یک کشور مدل کسب­ و­کار خود را به اجرا می­گذارد، کارآفرینی بین ­المللی اتفاق افتاده است.

به گفته دکتر مقیمی، کارآفرینی بین المللی ترکیبی نوآورانه ، کنشگرا و ریسک پذیراست که به منظور خلق ارزش در سازمان، از مرزهای ملی عبور کرده است و ریشه در ادبیات مدیریت استراتژیک دارد یا به عبارت دیگر ، کارآفرینی بین الملل  ، کشف، تصویب، ارزیابی و بهره برداری از تمام فرصت های ملی و فرا ملی بمنظور ایجاد کالا و خدمات در آینده است.

در کارافرینی بین اللملی فرد کارافرین فعالیت کسب و کاری اش را از مرزهای ملی کشور خود انتقال میدهد. این کار شامل صادرات، اعطای گواهینامه وگشایش دفاتر فروش در یک کشور دیگر است.

از مزیت­ های کارآفرینی بین­ المللی این است که می­توان مناطق و کشورهایی را انتخاب کرد که هزینه­ های تولید و هزینه­ های نهایی محصولات و غیره در آن­ها پایین­ تر است یا مزیت­ های خاصی دارند که در درون مرزها این مزیت وجود ندارد یا اندک است. در این راستا و برای شناسایی و کشف فرصت­های جدید فراتر از مرزهای خود، شرکت­ ها باید به تجربیات گذشته و به بافت و حوادث و رویدادهای خارجی توجه کنند. آن­ها بایستی به دنبال روزنه­ ها و تقاضاهای پنهان در بافت بین­ المللی و خارجی بپردازند و پس از ارزش­ گذاری بر این فرصت­ ها اقدام به ایجاد استارت­اپ­ ها نمایند.

با نگاهی به تولید ناخالص داخلی کشورهای توسعه یافته به راحتی می‌توان به سهم بزرگ فناوری اطلاعات و ارتباطات پی برد و این در حالیست که علی‌رغم دانش فنی سطح بالای متخصصان ایرانی و هزینه تمام شده توسعه نرم‌افزارها در ایران، سهم تولید ناخالص ملی در کشور ما از این حوزه اندک است.

در واقع کارآفرینی بین المللی و کارآفرینی داخلی شبیه به هم هستند. کارآفرینی داخلی شامل پیگیری فرصت های کارآفرینانه داخلی است در حالی که کارآفرینی بین المللی شامل پیگیری فرصت های کارآفرینانه بین المللی است. مکان و جایگاه یک فرصت تعیین می کند که بهره برداری از فرصت به صورت داخلی باشد یا به صورت بین المللی.