از استقبال خوب شما بسیار سپاسگزاریم

مفهوم مدیریت تداوم کسبوکار (BCM) در اواسط دهه 1980 میلادی بهعنوان یک روش جدید برای مدیریت ریسک توسعه داده شد.
هر سازمان همواره در معرض عوامل مختلفی مثل خرابی در تجهیزات، اختلال در زنجیره تأمین، تغییرات ناگهانی جوی، شیوع بیماری و … قرار میگیرد که میتوانند اختلالات و مشکلات اساسی در تولید و ارسال کالا یا ارائه خدمات به وجود آورند که همین امر میتواند باعث از دست دادن مشتریهای کلیدی یا اختلال در جریانات نقدی سازمان شود.
فشارها و محرکههای درونی و بیرونی از عواملی هستند که داشتن BCM را در سازمان توجیه میکنند. برای آنالیز تأثیرات عوامل محیطی بر سازمان تحلیل PESTELE پیشنهاد میشود. سؤالات زیر نمونهای از پرسشهایی است که برای تعیین الزامات BCM میتوان به کار گرفت:
- دید اجتماع به فعالیتهای سازمان چگونه است؟
- وابستگی سازمان به فناوریهای بیرونی چگونه است؟
- تأثیر اقتصاد بر فعالیتهای سازمان به چه صورت است؟
- آیین اخلاقی دادوستد چگونه است؟
- سازمان چه ملاحظات بینالمللی را باید در نظر بگیرد؟
- سازمان ممکن است تحت تأثیر چه پیشامدهای بیرونی قرار گیرد؟
به کار بردن رویههای مدیریت تداوم کسبوکار، به سازمانها کمک میکند تا در مقابله با چالشهای مختلف، از عملکرد بهتری نسبت به سایر سازمانها برخوردار باشند.
حفظ تداوم عملیات روزمره سازمان تحت هر شرایطی وظیفه کلیدی مدیران سازمان است و همین اصل، پایه و اساس BCM را تشکیل میدهد.
در ابتدا BCM برای بازیابی سیستمهای اطلاعاتی از حوادث رایانهای آغاز شد و بخشهای IT و حراست از معروفترین واحدهایی بودند که معمولاً شرکتها برای آنها برنامه بازیابی تهیه میکردند، در آن زمان تمرکز برنامهی بازیابی فقط در بخشهای خاصی از سازمان و آنهم پس از وقوع حادثه بود. در حالیکه با برنامهریزی مناسب پیش از وقوع یک حادثه نیز میتوان از پیامدهای آن پیشگیری کرده یا آنها را تقلیل داد. درواقع میتوان گفت BCM تنها یک درمان نیست، بلکه پیشگیری نیز هست.
BCM به دنبال تعبیه یک فرهنگ پیشگیری در سازمان است، به طوریکه تداوم تولید کالا و ارسال خدمات به مشتری را با ارتقای خاصیت تابآوری سازمان در هنگام حوادث، تضمین کند.
BCM نهتنها موجب حفظ اعتمادبهنفس مدیران سازمان در مقابله با شرایط بحرانی و پیشگیری از حوادث بعدی میشود، بلکه تضمینکننده تداوم عملکرد شرکت در زمان وقوع انواع حوادث است و همینطور این اطمینان را به سرمایهگذاران میدهد که سازمان در هرزمانی تحت کنترل کامل است. البته باید به یاد داشت که شرط بهرهمندی از یک BCM موفق، پشتیبانی مدیران ارشد سازمان است.
باارزشترین دارایی هر سازمانی حسن شهرت است، برای کسب شهرت، سالهای زیادی زمان لازم است، اما برای نابودی آن تنها یکلحظه کافی است. BCM بهگونهای طراحیشده است که باعث تضمین حفاظت از شهرت و نام تجاری سازمان میشود.
فواید BCM برای بخشهای مختلف سازمان:
- مدیرعامل
- مدیر فناوری اطلاعات
- مدیر مالی
- مدیر بازرگانی
- مدیر منابع انسانی
پایه ریزی اهداف و برنامه های تداوم کسب و کار
- استاندارد BS 25999-1:2005
- استاندارد BS 25999-2:2007
- استاندارد ISO 22301:2012