از اعتماد خوب شما بسیار سپاسگزاریم

قیمت گذاری مهمترین جزء از مدل کسبوکار است و تصمیمات در مورد آن تأثیر زیادی بر روی سودآوری بنگاه به همراه دارد. ارائه محصولات بهتر نسبت به سایر رقبا و استفاده از گامهای صحیح در انتخاب استراتژی برای رسیدن به موقعیت مطلوب در مقابل رقبا، جزء اصول مهم برای رسیدن به سودآوری در مدل کسبوکار است. بنابراین یک شرکت باید قادر به قیمت گذاری محصولاتش به گونهای باشد که بتواند درآمدهایی متناسب با ارزش تعیین شده و استاندارد برای مشتری ایجاد کند و به این ترتیب موقعیتش را نسبت به مشتریان، کالاهای مکمل، رقبا و تازه واردین بالقوه حفظ نماید.
قیمت گذاری موفق با پاسخگویی به برخی از سئوالات مهم، معین میشود:
- چگونه قیمتی باید تنظیم شود که بتواند با مزایایی که بنگاه به مشتریان عرضه میکند و هزینه این منافع ارتباط داشته باشد؟
- چه زمانی میبایست بنگاه قیمتهایش را کاهش دهد یا بالا ببرد؟
- عکسالعمل رقبا و مشتریان در زمانی که بنگاه قیمتهایش را بالا یا پایین میآورد چگونه خواهد بود؟
- چه زمانی بنگاه میبایست به ارزان فروشی بیش از حد محصولاتش بپردازد؟
روش های قیمت گذاری به سه گروه عمده تقسیم می شوند:
- روش های قیمت گذاری مبتنی بر تقاضا
- روش های قیمت گذاری مبتنی بر هزینه
- روش های قیمت گذاری مبتنی بر رقابت
روش های قیمت گذاریمبتنی بر تقاضا
الف) قیمت گذاری ارزشی(value pricing) :هنگامی که مشتریان محصولی را خریداری می کنند از چیزی ارزشمند به نام پول می گذرند تا چیزی ارزشمند به نام محصول را بدست آورند. پس برای قیمت گذاری محصول باید بررسی کنیم مشتریان چه ارزشی برای مزایایی که از محصول دریافت می کنند نسبت به رقبا قائل هستند (به عنوان مثال چقدر در کسب و کار و یا زندگی آن ها تاثیر دارد و یا چقدر می تواند سود آن ها را افزایش دهید) تا بتوانیم قیمت را تعیین کنیم. این شیوه برای قیمت گذاری آثار هنری واشیا عتیقه وهمچنین خدمات کاربرد زیادی دارد.
ب) قیمت گذاری پر مایه و گران، قیمت گذاری عصاره گیری بازار (skim pricing): برخی شرکتها هنگامی که محصولی جدید به بازار ارائه می کنند در ابتدا قیمت محصول را بسیار بالا قرار می دهند تا بدین وسیله عصاره بازار را بگیرند و بتوانند از افراد مشتاق که حاضرند برای در اختیار داشتن محصول هر بهایی را بپردازند حداکثر درآمد را کسب کنند و بعد به تدریج با ورود رقبا و کم شدن تقاضا قیمت محصول را کاهش می دهند.عموما محصولات دارای تکنولوژی بالا نظیر تلوزیون، تلفن همراه و … از این تکنولوژی استفاده می کنند. به عنوان مثال زمانی که سونی برای اولین بار در سال1990 تلوزیون اچ دی را به بازار عرضه کرد قیمت آن برای هر ژاپنی 43000 دلار تمام می شد. در سال 1993 قیمت هر تلوزیون 28 اینچ برای هر ژاپنی 6000 دلار تمام می شد و در سال 2001 هر ژاپنی یک تلوزیون 40 اینچ اچ دی را با قیمت 200 دلار می توانست خریداری کند.
ج) قیمت گذاری نفوذی(penetration pricing) : در این استراتژی قیمت اولیه محصول را پایین تر از قیمت تعادلی عرضه و تقاضای بازار، تعیین می کنند. شرکت هایی که این استراتژی را تعیین می کنند انتظار دارند محصولشان به طور گسترده ای مورد پذیرش قرار بگیرد و افرادی که قصد خرید نداشته خرید کنند و یا افراد وفادار به رقیب موضعشان را تغییردهند. قیمت گذاری نفوذی باعث افزایش سهم بازار و همچنین کاهش سود هر محصول می گردد. قیمت گذاری نفوذی خالی از اشکال نیست. بعد از اینکه قیمت تثبیت شد افزایش قیمت ممکن است مشکل و یا حتی غیر ممکن باشد و شما همواره در همان حاشیه سود کم بمانید. قیمت گذاری نفوذی بخش زیادی از مشتریان که به دنبال محصولات ارزان هستند را به سمت شما جذب خواهد کرد که در صورت افزایش قیمت شما را ترک می کنند.
د) قیمت گذاری تشخصی و یا پرستیژی(perstige pricing) : اقتصاد دانان بر اساس نمودار تقاضا معتقدند که با کاهش قیمت محصول، تقاضای آن افزایش می یابد. اما در عمل مشاهده شد که برخی از محصولات مانند عطر و ادکلن زمانی که قیمت شان افزایش یافت تقاضا برای خرید شان بیشتر شد! چرا که برای بسیاری از افراد قیمت یک محصول نشانه کیفیت آن است و همچنین قیمت بالای
محصول برای آن ها نشانه ایی از انحصاری بودن و خاص بودن دارد. هم اکنون بسیاری از تولید کنندگان اتوموبیل، پوشاک، جواهرآلات و… از این روش قیمتگذاریاستفاده میکنند.
ه)قیمت گذاری اعداد خرده: در این روش قیمت گذاری به جای عدد کامل از اعداد اعشاری برای تاثیر روانی روی مصرف کنندگان استفاده می شود. مانند 6900 تومان به جای 7000 تومان.
و)قیمت گذاری مجموعه محصول(product bundle pricing) : برخی از تولید کنندگان چند محصول مختلف را با هم به قیمتی کمتر از تک تک آن ها به مشتری عرضه می کنند. مثلا فست فود ها همبرگر، سیب زمینی سرخ کرده و نوشابه را مجموعا کمتر از تک تک آن ها بفروش می رسانند و یا تور های مسافرتی مجموعه بلیط رفت و برگشت، هتل، تراسر، غذا و…را به قیمتی کمتر اتکتک آنها بفروش میرسانند.
ز)قیمت گذاری پس رو(backward pricing) : از قیمت هایی که مشتریان حاضر به پرداخت آن هستند آغاز می شود و سود و حق العمل هر یک از واسطه ها در کانال از آن کم می شود و سرانجام قیمتی که تولید کننده می تواند ارایه دهد، تعیین می شود.
ح)قیمت گذاری طعمه و قلاب: در این استراتژی قیمت اولیه را پایین تعیین می کنند. اما برای بخش های جانشینی یا دیگر موارد مصرفی در دوره، قیمت های بالا تعیین می شود. یدکی های تیغ صورت تراشی ژیلت، جوهرهای کارتریج پرینترها از مثال های این روش قیمت گذاری است.
روش های قیمت گذاری مبتنی بر هزینه
الف) روش قیمت گذاری مبتنی بر هزینه تمام شده به اضافه درصد سود
(قیمت تمام شده)*(درصد سود مطلوب) + قیمت تمام شده = قیمت فروش
این روش یکی از متداول ترین روش های قیمت گذاری است مخصوصا در خرده فروشی ها و عمده فروشی ها، آن ها به قیمت تمام شده یک درصد سود استاندارد اضافه می کنند. اما در نظر داشته باشید بطور کلی هر روشی که در آن سطح تقاضای فعلی، برداشت ذهنی نسبت به مزایای محصول و میزان رقابت نادیده انگاشته شود مردود است.
ب) روش قیمت گذاری بر مبنای بازده سرمایه گذاری (ROI):
قیمت فروش محصول : هزینه متغیر یک واحد کالا + متوسط هزینه ثابت + (درصد سود مطلوب)*(کل پیش بینیتولید/کل سرمایه گذاری)
مثال: یک تولید کننده تخت فنری تصمیم به تولید هزار تخت گرفته است. او ده درصد سود در نظر دارد به دست آورد. حدود سرمایه گذاری لازم صد میلیون تومان می باشد، هزینه ثابت هر عدد تخت51هزار تومان و هزینه متغیر هر عدد محصول31هزار تومان می باشد. قیمت لازم برای کسب ده درصد سود به صورت زیر می باشد:
قیمت : 10000+50000+(0.10)*(1000/100000000)=70000
روش های مبتنی بر رقابت
در این روش قیمت گذاری ابتدا عامل رقابت در نظر گرفته می شود، سپس قیمت ها مطابق با رقبا تعیین می گردد. این قیمت ها ممکن است کمتر، بیشتر و یا برابر با رقبا در نظر گرفته شود.
الف) قیمت گذاری بر مبنای همکاری:دو یا چند عرضه کننده با یکدیگر یک نرخ مصوب برای محصول در نظر می گیرند.
ب)قیمت گذاری انطباقی: در این حالت شرکت به هزینه و تقاضا توجه زیادی ندارد و به قیمت محصول رقیب توجه می کند. رقبای کوچکتر عموما در حالت انطباقی قرار می گیرند و از حرکت رقبای بزرگتر پیروی می کنند. هرگاه شرکت پیشرو قیمت محصول خود را تغییر دهد آن ها هم قیمت ها را تغییر می دهند. امکان دارد شرکت ها قیمت محصول خود را اندکی بیشتر یا کمتر تعیین کنند ولی همواره فاصله و تفاوت قیمت ها را حفظ می کنند.
ج)قیمت گذاری تنبیهی و تخریبی: این نوع قیمت گذاری وقتی است که شرکت ها برای صدمه زدن به رقبا قیمت های خود را در سطوح بسیار پایین تعیین می کنند. مورد خاص در این روش در عرصه بین المللی وقتی است که یک شرکت صادر کننده با استفاده از قیمت گذاری تبعیضی و تخریبی محصولات خود را به کشور دیگری صادر می کند. این عمل اصطلاحا دامپینگ نامیده می شود که در واقع فروش محصولات وارداتی با قیمت های بسیارنازل برای ضربه زدن به رقبای محلی است.
ه)قیمت گذاری رهبر یا محصول ارزان: در این روش یک یا چند محصول با تخفیفات بسیار چشمگیر و قیمت پایین ارایه می شود تا به واسطه آن مشتری جذب شود و سپس زمانی که مشتری کالا های دیگر را می خرد به فروشنده سود می رساند. فروشگاه های زنجیره ایی بزرگ از این روش استفاده می کنند.